دیشب تولد یکی از دوستام بود دوست که چه عرض کنم باس بگم داداشم دو سالِ باهم دوست شدیم انگار صدسالِ همدبگه رو میشناسیم ، قرار شد شام بریم بیرون !! جاشو من انتخاب کردم ! جمال و حامد و ممد و جلال و پوریا همگی با خانماشون اومده بودن ! قبل از رفتن بهش اس دادم ک نمیام آخه حس غریبی داشتم مثل حس تنهایی خلاصه هرجوری بود راضیم کرد یکی از بهترین شب های عمرم بود بعد از تولد مهتاب بهترین تولدی بود ک رفته بود جوش خیلی خوب بود حس میکردم با خانواده ی خودمم ! به خانماشون منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

mg11 خرید لپ تاپ آجیل سلامت دانلود طرح جابر dargire zaman چاپ تصاویر پزشکی نگاران فروشگاه خرید اینترنتی amirtataloo7